رشد و توسعه فضای مجازی هر چند موجب گسترش پدیدههای مفید و کارآمدی، همچون دولت الکترونیکی در کشور شده؛ اما ماهیت رسانهگونه فضای مجازی پدیدههای جدیدی را خلق کرده است که بیتوجهی به برخی از آنها میتواند هزینههای سنگینی را متوجه جامعه و انقلاب اسلامی ما کند؛ از جمله این پدیدهها میتوان به پدیده «مرجعیتیابی سلبریتیها» و تأثیرگذاری آنها بر انتخابهای گوناگون فردی و جمعی جامعه اشاره کرد که این مسئله خود میتواند به بستر خلق بسیاری از آسیبها و چالشهای امنیتی و اجتماعی بدل شود.
با توجه به افزایش سطح فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی چهرههای مجازی این روزهای کشور در شبکههای اجتماعی، به نظر میرسد انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند ماه پیش رو از جمله سلبریتیزه شدهترین رخدادهای سیاسی تاریخ کشور خواهد بود؛ زیرا جریانهای سیاسی با بهرهگیری از توان تأثیرگذاری سلبریتیها میکوشند تا کمپینهای تبلیغاتی خود را شکل داده و تا موعد انتخابات به هر شکل ممکن بر حجم هواداران خود بیفزایند.
«سلبریتی» واژهای است که تاریخ ابداع آن به قرن ۱۴ میلادی باز میگردد و در لغت به معنای افراد نامدار و معروف است؛ اما در اصطلاح امروزی به افرادی گفته میشود که به واسطه رسانهها در بین مردم شهرت یافته و بسیار مورد توجه هستند که بازیگران، خوانندهها و برخی چهرههای ورزشی و حتی مدلها و رقاصههای فاسد مجازی، از جمله این افراد هستند.
اما آنچه سلبریتیها را به یک نیروی فعال تأثیرگذار در جامعه بدل کرده، تقلا و تلاش آنها برای دیده شدن و حفظ توجه افکار عمومی است. در واقع آنها به دلیل تمنا و نیاز فراوان خود برای دیده شدن همواره به گونهای رفتار میکنند که در رسانهها خبر ساز شده و دیده و شنیده شوند، حتی اگر این رفتار آنها از سوی بخش عمدهای از افکار عمومی محکوم شود؛ زیرا هدف نه جلب اقبال عمومی، بلکه صرفاً دیده شدن در منظر افکار عمومی است.
البته وقتی پای منفعت سیاسی یا اقتصادی در میان باشد، این معادله تغییر کرده و ارضای نیاز و تمنای دیده شدن با کسب منافع قابل توجه همسو میشود؛ برای نمونه وقتی سیاست رسمی کشور مقابله با سگبازی در جامعه است، سلبریتیهای جهتدهی شده از سوی جریانهای معارض فرهنگی در اقدامی هماهنگ سگهای خانگی خود را به نمایش گذاشته و حتی در سوگ مرگ آنها وا مصیبتا سر میدهند!
راز موفقیت و تأثیرگذاری سلبریتیها را میتوان در همه فهم بودن محتوای آنها دید؛ زیرا مخاطب برای فهم آنها نیازی به اندیشه کافی و فکر عمیق ندارد. از سوی دیگر سلبریتیها زندگی به ظاهر عادی خود را با مخاطب به اشتراک میگذارند که این خود موجب صمیمیت و باورپذیری بیشتر آنها در بین افکار عمومی میشود و این دو همان چیزهایی است که بیشتر سیاستمداران و چهرههای رسمی کشور به آن توجهی نداشته و این بیتوجهی موجب مرجعیت یافتن سلبریتیها در مسائل فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی شده است.
اما آنچه بیش از همه موجب بیمحابا شدن سلبریتیها در فعالیت رسانهای شده، وجود حاشیه امن و مصونیت عرفی و نه قانونی و شرعی برای آنهاست که آنها را در عرصه پرداختن به مسائل پر حاشیه یاری میکند؛ به همین دلیل هم بیشتر جریانها و چهرههای سیاسی برای کاهش هزینههای خود مایل به طرح دیدگاهها و سیاستهای مطلوب خود از زبان سلبریتیها هستند، البته سلبریتیها هم در سایه این نیاز جریانهای سیاسی پول و امتیازات خوبی به جیب میزنند و به همین دلیل هم به این قبیل سلبریتیها که تعداد آنها هم کم نیست، سلبریتیهای اجارهای گفته میشود.
از این رو از هم اکنون با پایش فضای مجازی به نظر میرسد، در انتخابات اسفند ماه شاهد صفآرایی جدی سلبریتیهای اجارهای به نفع برخی جریانهای تجدیدنظرطلب خواهیم بود و اگر از هم اکنون سواد رسانهای و آگاهیبخشی لازم به جامعه و آحاد افکار عمومی ارائه نشود، خسارتهای سنگینی به آینده کشور و نظام تحمیل خواهد شد.